#مو_رو_از_ماست_کشیدن
نزدیک اذان بود،راننده پیچ رادیو رو چرخوند صدای قاری تو تاکسی پیچید،من داشتم بیرون رو نگاه می کردم ابرهای زیبایی تو آسمون خودنمایی می کردند،وقتی قاری به آیات آخر سوره فجر رسید و آیه(یاایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه المرضیه فادخلی فی عبادی و الدخلی جنتی)
را قرائت کرد، فکرم درگیر این آیه شد،با خودم فکر کردم خوش بحال اون کسی که زمان مرگ خداوند از اون کاملا راضی باشه،طوری غرق افکارم بودم که متوجه اطراف نبودم،یکدفعه با شنیدن صدایی بلند و ضربه ای که از پشت به تاکسی برخورد کرد به خودم اومدم،تاکسی که ایستاده بود مسافر پیاده کنه،یه وانت که سرعتش بالا بود از پشت با اون برخورد کرد،خدارو شکر ماشین آسیب جدی ندید و کسی چیزیش نشد. بعد از این حادثه همش با خودم فکر می کردم ،اگه این یه تصادف سخت بود ومن دنیا رو ترک می کردم خدا از من راضی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به حساب خود برسید قبل از اینکه به حساب شما رسیدگی کنند.